3Jokes . com

Funny Jokes, Funny Pictures

tmplt

خبرنامه

   RSS Feed  کانال تلگرام
   RSS Feed  فبسیوک
   RSS Feed  عضویت در خبرخوان
   RSS Feed  خبرنامه با ایمیل
   RSS Feed  راهنمایی




ارسال مطلب

جوک، اس ام اس و مطالب جالب خود را برای ما بفرستید.

فرستادن مطلب (کلیک کنید)

شماره ارسال SMS از طریق موبایل: 0935-6243988


تبادل لینک


Friday, September 26, 2014

خاطرات بامزه شما - سری 21

یه بار معلم زبانم یه خاطره تعریف کرد که از یکی‌ از شاگرداش یه روز پرسیده:
Where were you last night
شاگرده گفته:
OPEN LEG PARTY
معلمم می گفت هر چی‌ فکر کردم نفهمیدم منظورش چیه، آخر سر ازش پرسیدم این که گفتی یعنی‌ چی‌؟
شاگرد گفته: یعنی‌ پاگشا!

ﺳﻮﺳﮏ ﺑﺸﻢ ﺍﮔﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻢ. ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎله ام، ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺴﺮ ﺧﺎله ام توی ﺣﻤﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ می ختدید. ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎله ام ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﻩ می خنده؟ ﮔﻔﺖ ﻫﯿﭽﯽ، ﺩﺍﺭﻩ ﺳﻨﮓ ﭘﺎ می کشه!

ﺧﺎله ام می خواست ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺵ ﺁﺏ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺪهد، ﻭﻟﯽ اون نمی خورد. ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺪﻩ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻬﺶ می دهم. ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺩﻣﺶ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ، ﻫﻤﺸﻮ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺩﻡ به ﺧﺎﻟﻪ، ﮔﻔﺘﻢ همه شو خورد. ﺍون هم ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﺧﯿﺮﺕ ﺑﺪهد، ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﺷﮑﻤﺶ ﮐﺎﺭ نمی کنه، ﺗﻮﺵ ﻣﺴﻬﻞ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ!
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﻻﻥ ﺍﯾﺰﯼ ﻻﯾﻒ بسته ام!

خانمه پشت فرمون بود، چراغ قرمز شد نرفت، زرد شد نرفت، سبز شد نرفت، افسره رفت پهلوش گفت: خانم! شرمنده، ما همین ۳ رنگ رو بیشتر نداریم پسندتون نشد؟!

دوستم اخیرا زن گرفته، بعد مادرش داره همه اش عروس رو اذیت می کنه. به مامانم گفتم مامان، حالا ما اگه یه وقت خر شدیم زن گرفتیم، تو اذیتش نکنی؟ گفت: من با اون عجوزه چی‌ کار دارم؟ هنوز که اون عفریت رو نگرفتی‌!

سر کلاس بودیم، یکی از پسرها خوابیده بود، یهو استاد اومد زد رو شونه اش، گفت خوابی؟ پسره پرید، هول شد، گفت: نه آقا، دراز کشیده بودیم! هیچی دیگه همه داشتن صندلی ها رو گاز می زدن.

پایه صندلی میز نهارخوری مون شکسته بود، بابابزرگم اومد بگه باید چسب چوب بزنیم، گفت باید چسب چوس بزنین!
یعنی خونه رفت رو هوا!

سرزده رفتیم خونه یکی از آشناها، بچه صاحب خونه گفت: عمو، ما می دونستیم شما میاین خونه مون. گفتم: عزیزم ازکجا می دونستین؟ جواب داد: مامانم چای آورد، تفاله چایی اومده بود روی استکان، بابام گفت: الان یه خری میاد خونمون!

صبح توی تاکسی یکی زنگ زده بود رادیو آوا، قسمت ترانه های درخواستی، بعد از این که آهنگ مورد نظرش رو گفت، آخرش گفت: لطف کنید صداشم زیاد کنید!

طرف برای آمارگیری اومده، به بابام می گه چند تا بچه داری؟
بابام می گه: یکی.
آمارگیره می گه: تو شناسنامه که اسم دوتا نوشته!
بابام می گه: ها، اینو می گی؟
این دکوریه، هر وقت اینترنت قطع بشه میاد توی حال یه دور می زنه، می ره توی اتاق!

دختره: کامپیوتر من مشکل پیدا کرده.
من: چه مشکلی؟
دختره: هر وقت رمزشو می زنم به شکل ستاره میاد.
من: خوب اون واسه امنیته که اگه کسی تو اتاق بود رمزتو نبینه.
دختره: نه خوب آخه وقتی تنها هستم، باز هم به شکل ستاره میاد!

رفتم تو مجلس ختم، از بغلیم پرسیدم بنده خدا برای چی فوت شدن؟
دختره گفت: سرطان ترموستات داشتن!

یکی از خانم های همکارمون تو شرکت که باهاش کلی رودربایستی داشتم برام پیام فرستاده:
Siphon Kar nemikone, chetori az WC estefade konam
با تعجب چند بار پیام رو خوندم، بعد جواب دادم:
خوب از آفتابه استفاده کن!
یک هفته بعد که باهام آشتی کرد، فهمیدم منظورش این بوده که:
سایفون کار نمی کنه، چه طور از وی چت استفاده کنم؟

یه روز با یکی از بچه ها رفتیم کافی شاپ، منو رو برداشت. بعد از کلی مکث، رفیق ما سرشو آورد بالا و با یه حالت خاصی گفت: 3 تا بام دریت جدید بیارید.
بعد از این که گارسونه کل میز رو گاز گرفت، گفت: اون بام دریت جدید نیست، "با مدیریت جدیده"! خودتون حالت دوستم رو تصور کنید.

فرستندگان: غزل، 09355449428 و 0911xxxx643

Labels:



لطفا برای حمایت از ما از محصولات فروشگاه دیدن کنید:

Copyright by www.3Jokes.com