Wednesday, May 21, 2014
مادر
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم،
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد.
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد، گفت:
باران احمق!
این است معنی مادر
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد.
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد، گفت:
باران احمق!
این است معنی مادر
Labels: Nice
لطفا برای حمایت از ما از محصولات فروشگاه دیدن کنید: