3Jokes . com

Funny Jokes, Funny Pictures

tmplt

خبرنامه

   RSS Feed  کانال تلگرام
   RSS Feed  فبسیوک
   RSS Feed  عضویت در خبرخوان
   RSS Feed  خبرنامه با ایمیل
   RSS Feed  راهنمایی




ارسال مطلب

جوک، اس ام اس و مطالب جالب خود را برای ما بفرستید.

فرستادن مطلب (کلیک کنید)

شماره ارسال SMS از طریق موبایل: 0935-6243988


تبادل لینک


Saturday, May 24, 2014

خاطرات بامزه شما - سری 18

استاد بعد چند جلسه اومده سر کلاس می گه: برگه هاتون رو بذارید رو میز. همه افتادن تو استرس و تکاپو و با ترس و لرز برگه ها رو بیرون کشیدن و گذاشتن روی میز.
استاد: می خواستم بگم اگر انتقاد و پیشنهادی دارید برام بنویسید.

عموم رفته بود مکه، بعد از اون جا زنگ زد به مامان بزرگم گفت: من الان روبروی کعبه وایسادم، اگه می خوای از پشت تلفن سلام بده. خلاصه مامان بزرگم اشک تو چشماش جمع شد، با گوشۀ روسریش چشماشو پاک کرد، یه دستشو برد بالا و با کلی حس گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین!

دیروز رفتم آزمایش دادم پولش شد 350هزار تومن. بابام گفت حالا اگه چیزیت نباشه من می دونم و تو!

یه روز بابام اومد تو اتاقم، گفت: پسرم! اوضاع مالیت چه طوره؟ پول مول داری؟ من هم گفتم آره فعلاً دارم، ممنون. گفت: خوب پس یه هفت تومن بده من برم بنزین بزنم!

ﭘﺮﯾﺮﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎیه موﻥ، ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﭼﺴﺒﻮﻧﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ... ازش پرسیدم ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺟﺮﯾﺎﻧﺶ ﭼﯿﻪ؟ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ 2 ﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺷﺪﻡ...
گفت می خوﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭبین هاﯼ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﻧﻔﻬﻤﻦ ﺳﺮﻋﺘﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎﺳﺖ!

دوستم زنگ زده، می گه سطل آشغال لپتاپم پر شده، چیکارش کنم؟
می گم بریز تو پلاستیک مشکی ساعت ۹ بذار دم در. می گه جدی می گی یا داری شوخی می کنی؟!

ظهر سوار تاکسی بودم، بعد راننده با ماشین پشتی دعواش شد. پیاده شد گفت: من این جا وایسادم و وای خواهم ساد!
طبق آخرین اخبار رسیده تمامی اساتید ادبیات به صورت دسته جمعی خودکشی کردن!

ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﮐﻼﺱ می گفت ﺷﻐﻞ ﻣﺎ، ﺷﻐﻞ ﺍﻧﺒﯿﺎست. یکی ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻧﺒﯿﺎ ﮐﻪ همه شوﻥ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ می کرﺩﻥ! معلم ﮔﻔﺖ: من هم ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ رﻭ می کنم ﺩﯾﮕﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ!

یه بار ماشین رو برداشتیم و با بچه ها رفتیم بیرون، صدای ضبط هم تا آخر زیاد بود، یهو یه افسرِ جلومون رو گرفت گفت بزن بغل… من هم به بچه ها گفتم ادای بچه باحال ها رو در بیارین بی خیال شه جریمه نکنه. خلاصه پلیسه گفت این چه وضع رانندگیه؟ ماشین باید بخوابه پارکینگ! یهو من هم قاطی کردم گفتم: "می دونی من کیم؟ اصلا حواست هست با کی داری حرف می زنی؟" افسره هم رنگشو باخت و آب دهن قورت داد گفت: "نه نمی دونم، ببخشید شما کی هستین؟" من هم گفتم: "من یه پرندم، آرزو دارم تو باغم باشی… من یه خونه ی سرد و تاریکم…" بچه ها هم دست می زدند. هیچی دیگه، همگی دور هم با افسره کلی خندیدیم و گفت باهاتون کلی حال کردم بچه های باحالی هستین. آخرسر هم ۵۰ تومان جریمه شدیم و ماشین هم رفت پارکینگ و باندهاش رو هم باز کرد و خودمون رو هم بردن تست اعتیاد دادیم و همه چی به خیر و خوشی تموم شد!

دختر خاله ی 8 ساله ام اومده می گه شماره ی منو بزن تو گوشیت داشته باشی.
من هم خندیدم گفتم ما شماره ایرانسل قبول نمی کنیم.
اومد جلو، لپمو گرفت کشید گفت: ما هم همراه اولمون رو به هرکسی نمی دیم!

امروز شاهد دو نفر در تاکسی بودم:
- می گم ﻓﺮﻕ ﺳﺮﭺ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﭼﯿﻪ؟
- ﻓﺮﻕ ﺧﺎﺻﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﺳﺮﭺ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯿﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯿﻪ!
- ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻥ ﭼﯽ می شه؟
- ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ!

ﺩﯾﺸﺐ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻣﯿﻼﻣﻮﻥ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺭﻩ ۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ. ﺍﻭﻣﺪﻩ می گه: “ﺍﯾﻦ ﻋﻼﻣﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺰﺭﮒ، ﻣﯿﺘﯽ ﮐﻮﻣﺎﻥ است.”
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺿﺎﯾﻊ ﻧﺸﻪ، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ، ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ می گه: ﺗﻮ نمی خوﺍﺩ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ بذﺍﺭﯼ، ﺗﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﯽ ﺯﻭﻣﺒﻪ!

پسر داییم رو که ۶ سالشه بردم مسجد، وقتی نماز تموم شد، دست بغل دستیشو گرفت و به جای این که بگه خدا قبول کنه گفت: "لایک برادر! لایک!"
هیچی دیگه، بنده که اون لحظه در افق محو شدم، اون طرف هم از شدت خنده داشت موکت رو گاز می زد و جمعی از نمازگزاران به دیار باقی شتافتند!

اعتراف می کنم تا حالا دو بار نصفه شب با تشنگی خیلی شدید رفته ام سر یخچال و به جای شیشه آب، شیشه آبلیمو رو سر کشیده ام!

با تشکر از فرستندگان: امین، غزل، فرزانه، شادی و 09355449428

Labels:



لطفا برای حمایت از ما از محصولات فروشگاه دیدن کنید:

Copyright by www.3Jokes.com