Saturday, July 20, 2013
ماجرای اعدام سه بی گناه
یک روز سه نفر اشتباهی دستگیر می شن و در نهایت ناباوری به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم می شن.
نفر اول می نشینه روی صندلی و می گه: من توی دانشگاه رشته الهیات خوانده ام و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم... می دونم که خدا نمیذاره آدم بی گناه مجازات بشه.
کلید برق رو می زنن، ولی هیچ اتفاقی نمی افته! به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش می کنند.
نفر دوم می نشینه روی صندلی و می گه: من توی دانشگاه حقوق خوانده ام. به عدالت ایمان دارم و می دونم برای آدم بی گناه اتفاقی نمی افته.
کلید برق رو می زنن، ولی هیچ اتفاقی نمی افته! به بی گناهی اون هم ایمان میارن و آزادش می کنند.
نفر سوم می نشینه روی صندلی و می گه: من توی دانشگاه رشته برق خوانده ام و به شما می گم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمی شه به صندلی.
خوب بقیه داستان هم مشخصه، مسوولین زندان متوجه مشكل شده و موفق به اعدام فرد میشن!
نتیجه: لازم نیست همه جا راه حل مشكلات رو عنوان كنید.
Labels: Nice