Monday, June 10, 2013
داستانی از پائولو کوئلیو
یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی می کردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چند تایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت: من همه تیله هامو بهت می دم؛ تو همه شیرینی هاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد. پسر کوچولو بزرگ ترین و قشنگ ترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود، تمام شیرینی هاشو به پسرک داد. همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه. چون به این فکر می کرد که همون طوری که خودش بهترین تیله اش رو یواشکی پنهان کرده، شاید دختر کوچولو هم مثل اون، یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده.
نتیجه اخلاقی داستان:
عذاب وجدان همیشه مال كسی است كه صادق نیست و آرامش مال كسی است كه صادق است. لذت دنیا مال كسی نیست كه با آدم صادق زندگی می كند، آرامش دنیا مال اون كسی است كه با وجدان صادق زندگی می كند و یه نکته دیگه این که همه ی آدم ها بقیه رو از منظر وجدان خودشون می بینند.
Labels: Nice