3Jokes . com

Funny Jokes, Funny Pictures

tmplt

خبرنامه

   RSS Feed  کانال تلگرام
   RSS Feed  فبسیوک
   RSS Feed  عضویت در خبرخوان
   RSS Feed  خبرنامه با ایمیل
   RSS Feed  راهنمایی




ارسال مطلب

جوک، اس ام اس و مطالب جالب خود را برای ما بفرستید.

فرستادن مطلب (کلیک کنید)

شماره ارسال SMS از طریق موبایل: 0935-6243988


تبادل لینک


Saturday, May 07, 2011

تاثیر موعظه (داستان کوتاه)

یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته رزی، خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا برمی گشت. در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت: "مامان بزرگ، تو مراسم امروز، پدر روحانی براتون چی موعظه کرد؟"
خانم پیر مدتی فکر کرد و سرش رو تکون داد و گفت: "عزیزم، اصلا یک کلمه اش رو هم نمی تونم به یاد بیارم!"
نوه پوزخند ی زد و بهش گفت: "تو که چیزی یادت نمیاد، واسه چی هر هفته همش می ری کلیسا؟"
مادر بزرگ تبسمی بر لبانش نقش بست. خم شد سبد نخ و کامواش رو خالی کرد و داد دست نوه و گفت: "عزیزم ممکنه بری اینو از حوض پر آب کنی و برام بیاری؟"
نوه با تعجب پرسید: "تو این سبد؟ غیر ممکنه با این همه شکاف و درز داخل سبد آبی توش بمونه!"
رزی در حالی که تبسم بر لبانش بود اصرار کرد: "لطفا این کار رو انجام بده عزیزم."
دخترک غرولند کنان و در حالی که مادربزرگش رو تمسخر می کرد سبد رو برداشت و رفت، اما چند لحظه بعد، برگشت و با لحن پیروزمندانه ای گفت: "من می دونستم که امکان پذیر نیست، ببین حتی یه قطره آب هم ته سبد نمونده!"
مادر بزرگ سبد رو از دست نوه اش گرفت و با دقت زیادی وارسیش کرد گفت: "آره، راست می گی اصلا آبی توش نیست، اما به نظر می رسه سبه تمیزتر شده، یک نگاه بیانداز!"

Labels:



لطفا برای حمایت از ما از محصولات فروشگاه دیدن کنید:

Copyright by www.3Jokes.com